این همه ادم تو دنیا بود چرا من ؟
من که قلبم خیلی تنها بود چرا من؟
ادامه مطلب
میدونی من عاشق شبام یهو همه میرن کسی کنارت نمیمونه فقط خودت میمونی و اهنگ های لعنتی فقط خودت میمونی و اشکات تنهای تنها یهو میبینه عه صبح شد
بی خیال یه کلمه مقدسیه
وقتی درد داری بگو بی خیال
وقتی ناراحتی بگو بی خیال
وقتی شکستنت بگو بیخیال
وقتی حرف داری نمیخایی بزنی بگو بیخیال
وقتی ناراحتی بگو بیخیال
وقتی دلت پر حرفه ولی هم درد نداری بگو بیخیال
وقتی نمیخایی دل یکی دیگ رو بشکنی بگو بی خیال
عید داره نزدیک میشه... متاسفم که بدون کسایی که سالهای قبل دوستشون داشتم باید امسال رو اغاز کنم کاشکی عقربه ها همگی خراب شن... اصلا دلم نمیخواد یه ساله تلخ دیگه به سالهای زندگیم اضافه شه تصمیم گرفتم واسه ساله جدید عقده های عشقتو که خیلی وقته روی دلم سنگینی کرده دور بریزم حالا دیگه خیلی بی تفاوت وسردم نسبت به هر کس و هر چیز دیگه مث قبل نیستم که بشینمو خودممو تو خاطراتت غرق کنم تا درد هام فراموشم شه... من دیگه اشکی واسه ریختن ندارم ببین باهام چیکار کردی که دیگه تا اخره عمرم برات گریه میکنم... من فقط یه گوشه میشینمو به نقطه ای نا معلوم خیره میشم تصمیم گرفم از این به بعد شهوت رو جایگزین عشق کنم... از عشق جز اه و حسرت چیزه دیگه ای نسیبم نشده هیشکی دلش به حاله من نمیسوزه وقتی دارم تو کثافت غرق میشم... من بین خودم با قلبم یه حصار میکشم تا اونو از خودم جدا کنم... من هیچوقت انقدر قدرتمند نبودم که فراموشت کنم... حالا دیگه من از عشق تو فرسخ ها دورم قسم میخورم تا اخر عمرم هرگز عشقه کسی نشم...تا اخره عمر قسم میخورم هرکی بهم دل بست به سادگی از روی دلش رد بشم من تبدیل به سنگی میشم که همه ی قلب هارو میشکنه... من امسال رو تا اخر عمربدون داشتن عشقی اغاز میکنم... سال نو مبارک...
رقیب من...!؟ تو میدانی ان نازنین یارت -عشق نافرجام من ـ هر نیمه شب در خواب من پرسه میزند؟! که هر شب سرهمان قرار همیشگی می اید و من از ترس خیانت از خواب میپرم
تمام شد به زانو افتادم مگر تا کی میشد رفتنت را دید و ایستاد میخاستم فراموشت کنم ولی روز ها در فکرت هستم و شب ها در خابم هستی نمیدانم تقصیر کیست روز ها یا شب
خاب ها یا فکر ها
من یا تو
اری.......
شاید تقصیر من است که فراموشی را فراموش کرده ام
شاید تقصیر توست که فراموش شدنی نیستی ادامه مطلب...
ادامه مطلب
+اگه فراموش نشد چی؟
- این روزا فراموشی بی معنیه....میدونی هیچ کس فراموش نمیشه....فقط جاش تو دل ادم عوض میشه.مثلا یهو تصمیم میگیری که بفرستش ته دلت اون ته مها که پر ادمای به ظاهر فراموش شدست
به ظاهر فقط...
وقت های تنهایی که میشه تک تک ادم های ته دلتو درمیاری جلو چشات.... بعضی هاشون خندنبعضی هاشون بغض بعضی هاشون اشک
میدونی؟
اونا از نظر ذیگرون واسه تو فراموش شدن...ولی فقط خودت میدونیکه یه جایی یواشکی و پنهونی....اما همیشه....بهشون فکر میکنی.....
بهشون فکر میکنی و فکر که کردی باز میزاری سر جاشون ...ته دلت... ته فکرت....ته ته همه چیز....
این طوری خودت اروم میگیری و روز به روز بیشتر میری تو خودت ...
بیشتر با خودت خلوت میکنی تا با ادم های ته دلی تنها باشی...
حرف بزنی
بخندی
بغض کنی
گریه کنی
و هی با خودت بگی که حتما اون فراموشم کرده ... ولی نه
مطمئمن باش یه روزی یه لحظه ای اونم تو رو از ته دلش اورده جلوی چشاش نگات کرده خاکاتو تکونده خندیده یا بغض کرده یا گریه رو نمیدونم ول میدونم که این روزا فراموشی بی معنیه