و باز هم میخواهمت
در خاطری که ” تویـی ” دیگران فراموشند ،
” میـخواهــمــت ”
این خلاصه ی ،
تمام حرفای عاشقـانه دنیاست …
ادامه مطلب
در خاطری که ” تویـی ” دیگران فراموشند ،
” میـخواهــمــت ”
این خلاصه ی ،
تمام حرفای عاشقـانه دنیاست …
من از همه دلگیرم اصلا دَم عید میرم
رسما همه چرت میگنو من احمق ِ پیگیرم
من از همه بیزارم
من از کمه مینالمو زیادو میدن کس ِ دیگه
پس همه بیمارن
من هر دفعه میکارمو یکی دیگه میچینه
خب اصلا مگه بیکارم
تو هم بعد این با من
خداحافظی کن و بگو یه تنبل بی عارم
من البته دیوانم
وقتی نمیخوانت ، همون روز بگیر وانت
وسایلو بریز پشتش و شک نکن به ایمانت
برو مشکل از تو نیس
این همه مشکلم نمیشه تنها حل کنی
حالا هر طوری
تو نه دوست داری هرزه باشی نه یه الکلی
پژمرده میشه تنها بی ریشه هر گُلی
تو که عاشق سگ دویی ، اینجا سگ نجسه
نجس ، ینی کسی که بهش معرفت نرسه
تو توی حرفات عزیزم درس هست نه قصه
برو به جایی که بهت دست هر کس نرسه
میدونی کرکس نجسه؟!
سالهاست که معنی این را نفهمیدم
" رفت و آمد "
یا
" آمد و رفت " ؟
آدمها می روند که برگردند ، یا می آیند که بروند . . . ؟؟
بی تو...
خانه ام را...
شناسنامه ام را...
گهواره ام را پیدا نمی کنم...
بگذار گورم را هم گم کنم...
این روزها....
دروغ گفتـن را خوب یاد گرفته ام
حال من خوب است
خوبِ خوب
فقـط زیاد تا قسمتی هوای دلم طوفانی
همراه با غبارهای خستگی ست
و فکر می کنم
این روزهـا...
خدا هـم از حرف های تکراری مـن خسته است
چـه حس مشتـرکی داریم من و خدا
او...
از حرف هـای تکراری من خستـه است
و من...
خسته از نبود تو
کاش میتوانستم خاموش شوم
فنا شوم
محو شوم
من از این روزگار خسته شده ام
از این لحظه هایی که حال مرا نمی فهمند و کند می گذرند بیزارم
من از تمام شایدها و بایدها متنفر