سوگند
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
هر چه کردم که کنم ترک تو سوگند نشد
خسته از بازی تکراری ما رفتم دو ماه
به تو سوگند که نشد
یه مرده ام
یه مرده که گاهی نفس میکشه
رو قلبش یه عکس قفس میکشه
دل بی شرف باز گره خورده به دلی که همش پاشو پس میکشه
نگو غیر ممکن شده بودنت
نگو جا نذاشتم واسه موندنت
گناهم فقط بی گناهی شده
یه چیزی این وسط اشتباهی شده
حواست به من نیست
حواست کجاست
چقدر خواسته ی من ازت نابه جاست
تو باید بری آسمونی بشی
جهنم که جای چشای تو نیست
اتاقی که من توش قدم میزنم
یه دم خالی از ماجرای تو نیست
فقط اومدی دل هوایی کنی
که بعدش هوای جدایی کنی
تمومش کن آخه تا به کی
میخوای تو دل من خدایی کنی
تمومش کن
دیگه اصلا ازت خوبی نمیخوام
دیگه اصلا شبام نوری نمیخوام
بزرگی کردی تا اینجاش ممنون
تحمل کردی ما رو جاش ، ممنون
**********
نگاه کن
نگاه کن یه پر ادعا رو چطور
تونستی با چشمات شکارش کنی
تو باید بری
من یه دیوونه ام
یه بیمارو میخوای چیکارش کنی
فقط اومدی دل هوایی کنی
و بعدش هوای جدایی کنی
تمومش کن
آخه بگو تا به کی
میخوای تو دل من خدایی کنی
نباشم شبا با کی حرف میزنی
غم های کیو از دلش میکنی
قرارشد بری عاشق کی بشی
داری آرزومو به گند میکشی
تو که رفتی کار هر روز و شبم
هق هق شد…
بخدا شاهد دق کردن این عاشق شد
حق من این همه بی کسی و آزار نبود
حق من خیره شدن به عکس دیوار نبود
تو که رفتی ریشه های منو با داس زدن
زنده بودم و به قاب عکس من یاس زدن
با ربان مشکی عکس من تزئین کردن
یعنی میشه خاطرات خوبمون برگردن
ادامه مطلب